ساعت ها و دستبندهایی که درباره وضعیت سلامت فرد اطلاعاتی می دهند، برای کسانی که تصمیم به ورزش می گیرند یا نشانههای سلامتیشان برایشان مهم است، جذابیت زیادی دارد و این روزها استفاده از آنها شایعتر هم شده است.
اطلاعاتی مانند تعداد ضربان قلب و قدمهایی که فرد در روز راه رفته و میزان انرژی مصرفی. و حتما برگ برنده همه این اطلاعات در دست ساعت جدید اپل است که میتواند از فرد نوار قلب یک کاناله بگیرد و ریتم فیبریلاسیون دهلیزی را نیز که یک اختلال ریتم مهم است و یکی از عوامل سکته مغزی تشخیصدهد. و پر سر و صداترین خبر و مطالعه کنگره انجمن قلب آمریکا که هفته قبل در نیواورلئان برگزار شد هم اختصاص به مطالعه اپل در همکاری با دانشگاه استنفورد داشت با نام مطالعه قلب اپل که دقت تشخیص ریتم این ساعت را بررسی میکرد. اما به اندازه سر و صدای این مطالعه، نقد هم به آن وارد بود و در مجموع بیش از آنکه این مطالعه را مهم برای تغییر پرکتیس و مهم برای کمک به سلامت بدانند، منتقدین اهمیت آن را در شکل جدیدی از انجام مطالعات می دانستند. اینکه به کمک تکنولوژی در عرض کمتر از یک سال مطالعه ای انجام شده که چهارصد و بیست هزار نفر در آن مطالعه وجود داشتند و این عدد بسیار قابل ملاحظه است. و گرچه عدد به دست آمده که یک دقت حدود هشتاد و چهاردرصدی برای تشخیص ریتم فیبریلاسیون دهلیزی بود، عددی رضایتبخش بود اما نقدهای زیادی هم به آن وارد بود، هم نقدهایی به اصل مطالعه و هم نقدهایی در حاشیه از جمله اینکه بسیاری این مطالعه را برای چنین کنگره مهمی در حد یک پوستر میدانستند و نه مطالعهای برای سالن افتتاحیه کنگره! به هر حال بحث نقش سیستمهای الکترونیک درسلامت، بحث پر گفتگو و داغی است و بسیاری اصلا در کمک این تکنولوژیها برای سلامت تردید دارند. مانند جمله پایانی نقد جان ماندرولا به همین مطالعه:
It remains Skeptical that it will improve the human condition. It could even make us sicker.
و حداقل اینکه داشتن یک زندگی با کیفیت و شکل درست، حتما وابسته به داشتن چنین تکنولوژیهایی نیست و بدون آنها هم میتوان زندگی ساکن نداشت، تحرک داشت و اهل ورزش بود، سیگار نکشید و غذاهای ناسالم کمتر مصرف کرد وقانعتر و با مهارت بیشتر لذت بردن از زندگی و دوست داشتن بیشتر دیگران زندگی کرد
دیدگاه خود را ثبت نمایید.
0 دیدگاه برای این پست ثبت شده است.