این روزها حتما مجموعه ای از کلماتی که خیلی بین آدمها رد و بدل میشود این کلمات هستند
نمیشود
نشد
چهجوری میشود هر روز دریغ از دیروز و یکی از سختترین موضوعات فکرها و گفتگوهای این روزها هم، موضوع امید به آینده است و یکی از خبرهایی هم که هر روز بین افراد رد و بدل میشود خبر از مهاجرت دوستان و عزیزان است از جوان تا میانسال و قدیمیترها در میان همهی این تلخیها، البته آنچه قاعدتا قطعی است این است که این عمر ما و فرصتها است که میرود و میگذرد
به سرعت زیاد و باید یادمان باشد که هر چه میشود و هر چه در اطرافمان میگذرد ما هیچ چاره ای نداریم جز تلاش زیبا و تلاش برای کاشتن گل در هر شرایطی و لذت بردن از تلاشمان و گلهایی که میکاریم و یادمان باشد که هر تلاشی هر قدر هم کوچک حتما اثر خواهد داشت و حالهایی را خوب خواهدکرد
گل بکاریم
از دل گل، گل برآریم
در زمستان، در بهاران، زیر باران
گل بکاریم
گر بخواهیم، گر نخواهیم
باغبان روزگاریم
نظر شما چیست؟
تصویر پست، مربوط به بهار نود و هفت است در محمود آباد
و صدا هم که صدای همایون شجریان
دیدگاه خود را ثبت نمایید.
0 دیدگاه برای این پست ثبت شده است.
موقتا امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد