ویروس جدید کرونا، در همین مدت کوتاه، خواستنیهای زیادی را از مردم گرفت و همچنان هم در حال تاراج است. از جانها و نفسها گرفته، تا آرامشها و داراییها
و یکی از خواستنیهایی هم که از انسانها گرفتهاست، شادیهایی درونی بودهاست که هر کس، به فراخور اعتقاد و آیین و آداب و رسم و فکری که به آن متمایل و پایبند بوده، با هزینههایی و وقتگذاریهایی، کارهایی را انجام میداده تا آن رضایت و شادی درونی را تجربهکند: زیارتها، سیاحتها، برپایی مراسمهای مختلف دینی و آیینی و سنتی، دیدارهای گروهی و مهمانیهای آشنایان و دوستان، هدیهدادنها، پذیرایی از دیگران، و مهمانیهای افطار.
ویروس جدید کرونا، اما با خود فرصتهایی را هم به همراه آورد. از بیداریها و نشاندادنهای واقعیتها، تا فرصتهایی برای همدلیهای عمیقتر و واقعیتر. و یکی از فرصتها هم می تواند همین باشد. این که آن شادیهای درونی از دسترفته، با شادیهایی دیگر جایگزینشوند. حالا که امکان شادیهایی عمیق، مانند زیارتها و دیدارها و مهانیها و آیینها و پذیراییهای خانوادگی و دوستانه و افطارها، فراهم نیست، این هزینهها و برنامهریزیها و وقتگذاریها، می توانند بی کم و کاست، سرازیر شوند به سمت نیازمندیهای بسیاری که این روزها، بیش از گذشته هم دردناکتر شدهاند
چه خوبتر که این بخشندگی، مستقیم و با دستهای خود ما به دستهای نیازمند برسد، که این دیدنها و لمسکردنها، خود بسیار مبارک و پر از خوبی است. و اگر نشد و نتوانستیم، به دست افراد و گروههایی که آنها را میشناسیم و اعتماد داریم
سخن در اینجا بر سر این نیست که کدام شادی مهمتر است: آنها که این روزها فرصت و امکانشان نیست و یا شادی کمک به دستهای یاریخواهان. و اصلا صحبت بر سر این نیست که آیا باید یکی به بهای دیگری تعطیل شود. که: هر چیز به جای خویش نیکو است. و به اعتدال و آداب. سخن این است که حالا که فرصتها و امکانهایی از دست رفته، همان را بی کم کاست به فرصت یاری دیگران تبدیلکنیم و خود را از این خیر و شادی درونی محروم نکنیم. کمتوجهی به این خیر، کمتوجهی به خودمان است
دیدگاه خود را ثبت نمایید.
0 دیدگاه برای این پست ثبت شده است.